بصورت ناگهانی یه دختر خانومیو دیدیم که کپیه یه بنده خدایی بود و ما پشمامون ریخت :|
هی دلم میخواست دختره برگرده تا بازم نگاهش کنم اما برنگشت
سوار آسانسور شد و رفت ...
اما بعد از تقریبا نیم ساعت 45 دقیقه که کارمون تموم شد اومدیم روبرو دانشکده و سوار اتوبوس شدیم ( بله بله دقیقا همون اتوبوس های مرگ علوم و تحقیقات )
مشغول حرف زدن بودیم که دیدیم عهههه همون دختره درست اومد نشست جلوی من :|
خلاصه نگم براتون ... صداش , دستاش , هیکلش , استایلش همه چیششش کپیه همون بنده خدایی بود که فکر کنم میدونید کیه
و منو دوستم مثه خل و چلا از لای دو تا صندلی کله هامونو برده بودیم سمتش تا بیشتر نگاهش کنیمممم
( کاش بازم ببینمت لامصبببب فک کنم دانشکدمون یجاست )
ملت لعنتی چرا یوقتایی انقد ژنتیکتون بهم شبیهه که موجب دلتنگی ما میشید
بترکید الهی :|
#102...برچسب : نویسنده : rainbowsilence بازدید : 111