#101

ساخت وبلاگ

امکانات وب

اصابم خورده 

وحشتناك خورده ... يعنى حس ميكنم وحشتناك تر از اين وجود نداره

تمام كاراى دانشگام قاطى شده همه چيزم داستان شده 

عاخه اين چه وضعيه 

واقعا حس ميكنم با هيچى جز عربده كشيدن از ته دلم يا گريه كردن خالى نميشم .. حس ميكنم هيچكارى نميتونم بكنم 

يك ماهه تمام همه چيزم قاطيه همديگست 

خسته شدم خسته شددددددددم خسته شدم 

فقط امروز تو دانشگاه تا جون داشتم داد كشيدم داد كشيدم داد كشيدم 

لعنت به همتووووووون لعنتيا

فرازمينى من واقعا بهت احتياج دارم از ته دلم بايد اعتراف كنم بهت نياز دارم حس ميكنم هيچكس قدر تو به حرفام توجه نميكنه دلم برات تنگ شددددده 

من ديگه نميدونم بايد چيكار كنم حالم داره بهم ميخوره متنفرم از اين همه گيرى كه تو كارام هست متنفرم از اينكه اينقدر منو اذيت كردن ازشون حالم بهم ميخوره كه كارى كردن تا از ته دلم پشيمون بشممم

( و بايد بگم امروزم همون دختررو ديدم كه ميگم شبيه يكيه !!!!! و وقتي برگشت نگاهم كرد و باهاش چشم تو چشم شدم يه حس غير قابل وصفى به من دست داد ..! نميفهمم چرا همه چيز بايد قاطى همديگه بشه واقعا اين شباهتش حال منو بد ميكنه دلم ميخواد سر اونم داد بكشم و بگم به چه جراتى انقدرررر شبيهشى مردشورتو ببرن ) واقعااااااااااا دلم ميخواد تا توان دارم داد و بيداد كنم چون هر غلطى كه ميكنم خالى نميشم 

#102...
ما را در سایت #102 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rainbowsilence بازدید : 117 تاريخ : چهارشنبه 17 بهمن 1397 ساعت: 21:08